شماره ٢٦: گه نمک ريزد بخم، گه بشکند پيمانه را

غزلستان :: هلالی جغتائی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
گه نمک ريزد بخم، گه بشکند پيمانه را
محتسب تا چند در شور آورد مى خانه را؟
هر کجا شبها ز سوز خويش گفتم شمه اى
شمع را بگداختم، آتش زدم پروانه را
قصه پنهان ما افسانه شد، اين هم خوشست
پيش او شايد رفيقى گويد اين افسانه را
اين همه بيگانگى با آشنايان بس نبود؟
کاشناى خويش کردى مردم بيگانه را
از هلالى ديگر، اى ناصح، خردمندى مجوى
بيش ازين تکليف هشيارى مکن ديوانه را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید