شماره ٥٢٥: اى گل خود رو چه بد کردم که خوارم ساختى

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى گل خود رو چه بد کردم که خوارم ساختى
آبرويم بردى و بى اعتبارم ساختى
اختيار کشتنم دادى به دست مدعى
در هلاک خويشتن بى اختيارم ساختى
شرمت از مهر و وفاى من نبودت اى دريغ
کز جفا در پيش مردم شرمسارى ساختى
چون گشودى بهر دشنامم زبان ديگر بخشم
کز ستم بسمل به تيغ آب دارم ساختى
چاره کار خود از لطف تو مى جستم مدام
چاره ام کردى ز روى لطف وکارم ساختى
بعد قهر از ياريت اميد لطفى داشتم
لطف فرمودى به قتل اميدوارم ساختى
محتشم آن روز روزم تيره کردى کز جنون
بسته زنجير زلف آن نگارم ساختى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید