شماره ٣٦٣: بس که مانديم به زنجير جنون پير شديم

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بس که مانديم به زنجير جنون پير شديم
با قد خم شده طوق سر زنجير شديم
در جهان بس که گرفتيم کم خود چو هلال
آخرالامر چو خورشيد جهانگير شديم
بعد صد چله به قدى چو کمان در ره عشق
يکى از خاک نشينان تو چون تير شديم
قلعه تن که خطر از سپه تفرقه داشت
زان خطر کى به در از رخنه تدبير شديم
رد نشد تير بلاى تو به تدبير از ما
ما همانا هدف ناوک تقدير شديم
داد داديم وفا را و ز بدگوئى غير
متهم پيش سگان تو به تقصير شديم
محتشم عشق و جوانى و نشاط از تو که ما
در غم و محنت آن تازه جوان پير شديم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید