شماره ٣٤٥: اى دهانت را موکل خضر خط بر سلسبيل

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى دهانت را موکل خضر خط بر سلسبيل
رشحه اى بر دوزخ آسايان هجران کن سبيل
گر به جاى آتش نمرود بودى يک شرار
ز آتش هجران خلل مى کرد در کار خليل
آب رود نيل را از دست نايد رفع آن
عشق يوسف بر زليخا چون کشيد انگشت نيل
کام بخشى عالمى را ليک غير از عاشقان
حاتم وقتى ولى نسبت به خيل خود به خيل
اى به قتل عاشقان خوشوقت چونوقتست آن
کافتد اندر دشت محشر چشم قاتل بر قتيل
محتشم پرواز مرغ قدرت او گرد او
نيست ممکن گر برو بندند بال جبرئيل



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید