شماره ٢٤١: قاصد رساند مژده که جانان ما رسيد

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
قاصد رساند مژده که جانان ما رسيد
اى درد واى بر تو که درمان ما رسيد
خوش وداع ديده کن اى اشک کز سفر
سيلاب بند ديده گريان ما رسيد
زين پس به سوز اى تب غم کز ديار وصل
تسکين ده حرارت هجران ما رسيد
اى کنج غم تو کنج دگر اختيار کن
کاباد ساز کلبه ويران ما رسيد
اى مژده بر تو مژده به بازار شوق بر
کان نورسيده ميوه بستان ما رسيد
روى غريب ساختى اى داغ دل که زود
مرهم نه جراحت پنهان ما رسيد
تابى عجب ز دست فلک خورد محتشم
دست فراق چون به گريبان ما رسيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید