شماره ٨٢: خاست غوغائى و زيبا پسرى آمد و رفت

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
خاست غوغائى و زيبا پسرى آمد و رفت
شهر برهم زده تاراج گرى آمد و رفت
تيغ بر کف عرق از چهره فشان خلق کشان
شعله آتش رخشان شررى آمد و رفت
طاير غمزه او را طلبيدم به نياز
ناز تا يافت خبر تيز پرى آمد و رفت
مدعى منع سخن کرد وليکن به نظر
در ميان من و آن مه خبرى آمد و رفت
وقت را وسعت آمد شد اسرار نبود
آن قدر بود که پيک نظرى آمد و رفت
قدمى رنجه نگرديد ز مصر دل او
به ديار دل ما نامه برى آمد و رفت
محتشم سير نچيدم گل رسوائى او
کاشنايان به سرم پرده درى آمد و رفت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید