شماره ٦٠: اين چه چوگان سر زلف و چه گوى ذقن است

غزلستان :: محتشم کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اين چه چوگان سر زلف و چه گوى ذقن است
اين چه ترکانه قباپوشى و لطف بدن است
اين چه ابروست که پيوسته اشارت فرماست
وين چه چشمست که با اهل نظر در سخنست
اين چه خالست که قيمت شکن مشک ختاست
وين چه جعد است که صد تعبيه اش در شکنست
اين چه رخشنده عذار است که از پرتو آن
آه انجم شررم شمع هزار انجمن است
اين چه غمزه است که چشم تو ز بى باکى او
مست و خنجر کش و عاشق کش مردم فکنست
واى برجان اسيران تو گر دريابند
از نگه کردنت آن شيوه که مخصوص منست
محتشم تا بودت جان مشو از دوست جدا
کاين جدائى سبب تفرقه جان و تن است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید