شماره ٢٩٧: اى دل، مرا به هر کو افسانه چند خواهي؟

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
اى دل، مرا به هر کو افسانه چند خواهي؟
جان زلف يار دارد، از شانه چند خواهي؟
در عهد او چه جويى دلهاى خسته، اى جان؟
در ملک مير ظالم ويرانه چند خواهى
اى مرغ آن گلستان، کت جان ماست دانه
گر نامه زان بت آري، زين دانه چند خواهي؟
گفتى ز کيست طعنه از دست عشق بر تو؟
اى آشناى جانها، بيگانه چند خواهي؟
تا چند عاشقان را ديوانه خواهى از غم
تو زلف را بجنبان، ديوانه چند خواهي؟
گفتى فسانه اى گو، از سرگذشت هجران
بايد که تو نخسپي، افسانه چند خواهي؟
تو دير زي، اگر من جان در سر تو گردم
جايى که شمع باشد، پروانه چند خواهي؟
پرسى که چند باشد دلها به گرد کويم
در سومنات گبران بتخانه چند خواهي؟
زينسان که هم به بويى مست و خراب گشتى
خسرو، هنوز آخر پيمانه چند خواهي؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید