شماره ٥٤: هر که آمد در جهان بيکس تر از ما ميرود

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
هر که آمد در جهان بيکس تر از ما ميرود
کاروانها زين ره باريک تنها ميرود
از شکست اعتبار آگاه بايد زيستن
نيست بى گرد پرى راهيکه مينا ميرود
سر خط مضمون زلفش کج رقم افتاده است
شانه گر صد خامه پردازد چليپا ميرود
گر سر رفتن بود سوى گريبان رو کنيد
شمع زين محفل برون بى زحمت پا ميرود
بى وداع جاه نتوان از دنائت وارهيد
سايه با آثار اين ديوار يکجا ميرود
طمطراق عالم عبرت تماشاکردنى است
پيش پيشش بانگ خر گرم است مرزا ميرود
زاهدان بر خود مچينيد اينقدر سوداى پوچ
ريش و فش آخر چو پشم از کون دنيا ميرود
انتظار صبح محشر عالمى را خاک کرد
عمرها رفت و همين امروز و فردا ميرود
کاش موهومى بفرياد غبار ما رسد
رنگ ها بايد پرى افشاند عنقا ميرود
در کمين صنعت علم و فنون ديوانگيست
بام و در بى جستجو آخر بصحرا ميرود
شش جهت وامانده ياس سراغ مدعاست
نام فرصت نيست کم گر بر زبانها ميرود
حيف دانائى که گردد غافل از آزادگى
در تلاش گوهر آب روى دريا ميرود
دوستان گر مدعا عرض پيام آرزوست
قاصد ديگر چه لازم فرصت ما ميرود
پى غلط کرده است (بيدل) آمد و رفت نفس
خلق مى آيد بآئينى که گويا ميرود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید