شماره ٢٦٦: دلت فسرد جنون کز آشيانه برائى

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
دلت فسرد جنون کز آشيانه برائى
چو ناله دامن صحرا بکف زخانه برائى
بساز عجز زسر چنگ خلق نيست گريزت
چو موز پرده چه لازم بذوق شانه برائى
گر التزام جنون نيست سعى گوشه فقرى
مگر زجرگه ياران باين بهانه برائى
شعار طبع رسا نيست انتظار مواعظ
زتوسنى است که محتاج تازيانه برائى
چو موج گوهر اگر بگذرى زفکر تردد
برون نرفته ازين بحر بر کرانه برائى
زجا در آمدن آنگه بحرف پوچ حيا کن
بکودکى که بصوت دهل زخانه برائى
چو مور نقب قناعت رسان بکنج غنائى
که پر برآرى و از احتياج دانه برائى
زگوشه دل جمع آنزمان دهند سراغت
که همچو فرصت آسودن از زمانه برائى
بخاک نيز پرافشان فتنه ايست غبارت
بخواب آنهمه کز عالم فسانه برائى
بخودستائى بيهوده شرم دار زهمت
که لاف دل زنى و (بيدل) از ميانه برائى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید