شماره ٢٦٤: درين مکتب که با آن طفل بازيگر کند بازى

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
درين مکتب که با آن طفل بازيگر کند بازى
که از علم آنچه تعليمش کنى از برکند بازى
بقانون ادب سازان بزم دل چه پردازد
هوس مستى که جاى باده در ساغر کند بازى
نشاط طبع در ترک تکلف بيش ميباشد
بخاک از فرش زرين طفل رنگين تر کند بازى
اسير چرخم و شد عمرها کز شوق ميخواهم
سپندم يک طپش بيرون اين مجمر کند بازى
نميدانم چه پردازد هوس در خانه گردون
مگر با گردگانى چند ازين اختر کندبازى
بغير از سوختن چيزى ندارد فرصت کارت
شرر اول بدود آخر بخاکستر کند بازى
بخاک از لهو مفگن جوهر پرداز همت را
کبوتر مايل پستيست هر گه سر کند بازى
بد و نيک جهان رقاص وهم هستى است اما
کجا رندى کزين بازيچه بيرونتر کند بازى
نگه گر نيستى اشکى شو و از خويش بيرون آ
چو مژگان چند پروازت ببال و پر کند بازى
قد پيرى نمودار است طفلى تا بکى (بيدل)
کچه در خاک پنهان کن مبادت تر کند بازى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید