شماره ٢٦: سرمايه اظهار بقا هيچکسى کن

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
سرمايه اظهار بقا هيچکسى کن
پرواز هما يمن ندارد مگسى کن
تا محو فنا نيست نفس ناله فشان باش
تا قافله آرام پذيرد جرسى کن
افروختنت سوختنى بيش ندارد
گر رشته شمعى نتوان گشت خسى کن
در کوچه بيباکى هر طبع غباريست
کس مصلح کس نيست تو بر خود عسسى کن
بى کسب هوس کام تمنا نتوان يافت
گيرم همه تن عشق شدى بوالهوسى کن
چون شمع نگاهم نفس شعله فروشست
ايسرمه بجوش از من و فريادرسى کن
کثرت زتخيل کده وهم خياليست
يک را بتصنع عدد آوازه سى کن
هر جا رسد انديشه ادبگاه حضور است
تا باد چراغى نشوى بى نفسى کن
(بيدل) چو نگه رام تعلق نتوان شد
گو اشک فشان دانه و حيرت قفسى کن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید