شماره ٥٧١: چشم خواب آلود او را در خم ابرو ببين

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
چشم خواب آلود او را در خم ابرو ببين
تيزى شمشير بنگر، غفلت آهو ببين
در کف دست سليمان گر نديدى مور را
چشم بگشا خال را بر صفحه آن رو ببين
پيچ و تاب دلربايى نيست مخصوص کمر
صاف کن آيينه را اين شيوه در هر مو ببين
زلفش از هر حلقه دارد چشم بر راه دلى
در به دست آوردن دل اهتمام او ببين
هرگز از خون شکارى بال تيرش تر نشد
شست صاف دلگشاى آن کمان ابرو ببين
مى گدازد چشم را خورشيد بى ابر تنک
جلوه آن سرو سيم اندام را در جو ببين
خلوت آغوش را از نقش انجم پاک کن
بعد ازان چون هاله دلجويى ازان مه رو ببين
شهسوارى نيست يار ما کز او گردن کشند
در خم چوگان حکمش چرخ را چون گو ببين
مى کند نامرد آب و نان دنيا مرد را
همچو مردان خون دل خور، قوت بازو ببين
مى کشد زنگار قد چون سرو بر آيينه ام
تخم غم را در زمين پاک من نيرو ببين
آنچه جم در جام از اسرار نتوانست ديد
خويش را بر هم شکن در کاسه زانو ببين
خوبى دنيا ز عقبى پشت کارى بيش نيست
چند صائب محو پشت کار باشي، رو ببين



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید