شماره ٥٦٥: جلوه مستانه آن سرو قامت را ببين

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
جلوه مستانه آن سرو قامت را ببين
چشم بگشا موجه درياى رحمت را ببين
سر به جاى ذره مى رقصد درين نخجيرگاه
تيغ بازى هاى آن خورشيد طلعت را ببين
موجه دريا نگنجد در دل تنگ حباب
بگذر از سر جوهر تيغ شهادت را ببين
سير سيل نوبهاران بر فراز پل خوش است
در جهان آب و گل شور حقيقت را ببين
ريسمان را پنبه کردن صرفه حلاج نيست
در لباس کثرت اى منصور وحدت را ببين
نيست چون از غيب روزى ديده حق بين ترا
چهره آيينه داران حقيقت را ببين
مى چکد خون حلال من ز طرف دامنش
لاله بى داغ صحراى شهادت را ببين
مى درخشد دولت از بال هما چون آفتاب
در جبين جغد انوار سعادت را ببين
تار و پود مخمل از خواب پريشان بسته اند
دست بالين کن شکر خواب فراغت را ببين
غافل از اسباب شکراى خواجه خودبين مشو
بر سر هر رهگذر ارباب حاجت را ببين
مى توان در پرده حسن يار را بى پرده ديد
صائب از ارباب معنى باش و صورت را ببين



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید