شماره ٤٥٤: چند با من سرکش اى سرو روان خواهى شدن؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
چند با من سرکش اى سرو روان خواهى شدن؟
چند بار از بى برى بر باغبان خواهى شدن؟
روزگار زلف طى شد، خط به آخرها رسيد
ديگر اى نامهربان کى مهربان خواهى شدن؟
نرم شد از آه گرم من کمان سخت چرخ
کى تو نرم اى دلبر ابرو کمان خواهى شدن؟
حسن شد از حلقه خط سيه پا در رکاب
کى نمى دانم تو سرکش خوش عنان خواهى شدن؟
شد به تشريف خطاب از بت برهمن سرفراز
کى تو سنگين دل به عاشق همزبان خواهى شدن؟
بينوايان را به برگ سبز گاهى ياد کن
چون ز نيرنگ جهان خرج خزان خواهى شدن؟
قحط شبنم خشک خواهد کرد گلزار ترا
با نظربازان چنين گر سر گران خواهى شدن؟
بوسه بر لب مى زند جانم ز شوق پاى بوس
مى رود از دست فرصت گر روان خواهى شدن؟
هاله آغوش من خواهد ترا در بر گرفت
از زمين چون ماه اگر بر آسمان خواهى شدن؟
آفتابت بر لب بام از غبار خط رسيد
کى تو سنگين دل به صائب مهربان خواهى شدن؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید