شماره ٢٣٩: اين سطرهاى آه که هر جا نوشته ايم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
اين سطرهاى آه که هر جا نوشته ايم
از روى آن دو زلف چليپا نوشته ايم
بر زخم جوى شير نمکها فشانده است
سطرى که ما به صفحه خارا نوشته ايم
گاهى که حرف زلف و خط و خال گفته ايم
بر کودکان برات تماشا نوشته ايم
افتاده است شق چو قلم بر زبان ما
تا از دل دو نيم سخن وا نوشته ايم
نتوان هزار سال به طوفان نوح شست
شرحى که ما به دل ز تمنا نوشته ايم
هر چند نيست درد دل ما نوشتنى
از اشک خود دو سطر به سيما نوشته ايم
رزق هزار خار درين دشت آتشين
بر دانه هاى آبله پا نوشته ايم
ما شرح بيقرارى مجنون خويش را
از موجه سراب به صحرا نوشته ايم
صد پيرهن زياده ز سوداى يوسف است
سودى که ما به خويش ز سودا نوشته ايم
هر چند غرقه ايم، همان از حباب و موج
مکتوب سر به مهر به دريا نوشته ايم
بر صفحه دلى که غم عشق را سزاست
ما شوخ ديدگان غم دنيا نوشته ايم
در خواب غفلت است فلک، ورنه ما ز آه
طومارها به عالم بالا نوشته ايم
از پست فطرتى است که ما رزق خويش را
بر خوشه بلند ثريا نوشته ايم
دست ز کار رفته ما نيست بى شعور
از نبض، خط راه مسيحا نوشته ايم
بر فرد آفتاب قلم مى کشيم ما
تا نسخه اى ازان رخ زيبا نوشته ايم
صائب ز طبع نازک روشندلان عهد
شرمنده ايم شعر به هر جا نوشته ايم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید