شماره ٢٢٢: آغاز خط مفارقت از يار مى کنم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
آغاز خط مفارقت از يار مى کنم
در نوبهار پشت به گلزار مى کنم
حرفى که از لب تو شنيدم چو طوطيان
روزى هزار مرتبه تکرار مى کنم
بر دست کار رفته نباشد گرفت و گير
چون بهله دست در کمر يار مى کنم
هرگز به عاشقان نکند چشم نيمخواب
نازى که من به دولت بيدار مى کنم
دندان مار را به نمد مى توان کشيد
چون گل ملايمت به خس و خار مى کنم
هر نقش بد که رو دهد، از پاک گوهرى
بر خويشتن چو آينه هموار مى کنم
آورده ام ز هر دو جهان روى خود به دل
در نقطه سير گردش پرگار مى کنم
سنگين کند زگوش گران بار درد من
صائب به هر که درد خود اظهار مى کنم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید