شماره ١٨٥: رنگين شده است بس که ز خونين ترانه ام

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
رنگين شده است بس که ز خونين ترانه ام
مرغان غلط کنند به گل آشيانه ام
هر پاره از دلم در توحيد مى زند
يک نقش بيش نيست در آيينه خانه ام
دل خوردن است قسمتم از گرد خوان چرخ
از مرکز خودست چو پرگار دانه ام
چون موجه سراب درين دشت آتشين
از پيچ و تاب خويش بود تازيانه ام
چشمم چو شمع نيست به جام و سبوى کس
از گريه خودست شراب شبانه ام
سوداى زلف سلسله جنبان گفتگوست
کوته نمى شود به شنيدن فسانه ام
آن بلبل غريب نوايم که در چمن
ننشست جوش سينه گل از ترانه ام
مستغنى ام ز خلق که اکسير عشق ساخت
چون آفتاب چهره زرين خزانه ام
چون غنچه داشتم دل جمعى درين چمن
برباد داد يک نفس بيغمانه ام
صائب ز جاى خود نبرد حرف حق مرا
از تير راست، روى نتابد نشانه ام



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید