شماره ١٧٤: ز بحر کسب هوا چند چون حباب کنيم؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
ز بحر کسب هوا چند چون حباب کنيم؟
به هيچ و پوچ دل خويش چند آب کنيم؟
نظر چگونه به روى تو بى حجاب کنيم؟
که ما حجاب ز نظاره نقاب کنيم
بود ز روز قيامت حيات ما افزون
ز عمر اگر شب هجر ترا حساب کنيم
چو نيست يک دو نفس بيش عمر شبنم ما
همان به است که در کار آفتاب کنيم
به ما دل کسى از دوستان نمى سوزد
مگر به آه دل خويش را کباب کنيم
به تشنه چشمى ما رحم نيست خوبان را
ز آفتاب مگر ديده اى پر آب کنيم
کنيم داغ ترا چون به مرهم آلوده؟
به گل چگونه نهان قرص آفتاب کنيم؟
چو نيست بهره ز خورشيد طلعتان ما را
خنک دلى ز تماشاى آفتا کنيم
ز چشم شور همان در شکنجه مى کوشند
گر به خون جگر صلح از شراب کنيم
ز شور عشق دل خويش چون سبک سازيم؟
نمک جدا به چه تدبير ازين کباب کنيم؟
گناه ما چو فزون است از حساب و شمار
چه لازم است که انديشه از حساب کنيم؟
نظاره رخ او نيست حد ما صائب
مگر ز دور تماشاى آن نقاب کنيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید