شماره ١١٠: به حرف تلخ ز لبهاى يار خرسندم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
به حرف تلخ ز لبهاى يار خرسندم
چو طوطيان نبود چشم بر شکر خندم
مرا مکن ز سر کوى خود به خوارى دور
که من به يک نگه دور از تو خرسندم
اگر علاقه به مجنون من ندارد عشق
چرا از چشم غزالان کند نظربندم
چو سرو و بيد ز بى حاصلى کفايت من
همين بس است که آسوده دل ز پيوندم
به خون بيگنهان نيست تشنه غمزه تو
چنين که من به وصال تو آرزومندم
رسيده است به جايى جنون من صائب
که هيچ کس ز عزيزان نميدهد پندم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید