شماره ٧٥: خواب سنگينى از افسانه غفلت داريم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
خواب سنگينى از افسانه غفلت داريم
قطره اى چشم از آن ابر مروت داريم
سادگى بين که به اين روى سيه چون دل شب
از دعاى سحر اميد اجابت داريم
عذر عصيان نتوان خواست به اين عمر قليل
نيست از غفلت اگر فکر اقامت داريم
در قيامت چه خيال است که گرديم سفيد
از سيه رويى خود بس که خجالت داريم
کوه از سيل حوادث به کمر مى لرزد
ما همان پشت به ديوار فراغت داريم
گوشه اى کو که چو قرآن دل ما جمع کند
دل سى پاره اى از حلقه صحبت داريم
شمع روشن گهران را غم سربازى نيست
جاى سيلى به رخ از دست حمايت داريم
دل ما سوختگان را زده شيرينى جان
دم آبى طمع از تيغ شهادت داريم
برنگرداند اگر حسن غيور تو ورق
صبر بر وعده ديدار قيامت داريم
خجلت بى ثمرى مانع ديوانه ماست
صائب انديشه گر از سنگ ملامت داريم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید