شماره ٢٢٧: چون رشته ئى که از گهر آگاه مى شود

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
چون رشته ئى که از گهر آگاه مى شود
صد جاده از يک آبله کوتاه مى شود
اى قاصد يقين املت رهزنست و بس
منزل مکن بلند که بيگاه مى شود
نقاش تست کلک ازل گر نظر کنى
آدم مصور از کلف ماه مى شود
بيش و کم غنا همه اسماء حاجت است
فقر آنزمان که گل کند الله مى شود
بر خاتم قناعت درويش مشربى
کم نيست اينکه نام گدا شاه مى شود
از آفت غرور حذر کن که همچو شمع
چشم از بلندى مژه ات چاه مى شود
بر همزن وقار بزرگيست گفتگو
کوه از صدا خفيف تر از کاه مى شود
چون آسمان کمال بزرگان فروتنى است
وضع تواضع آب رخ جاه مى شود
هر نعمتى که مائده حرص چيده است
انجام رغبتش همه اکراه مى شود
از جاده ادب منمائيد انحراف
پا خصم دامنيست که گمراه مى شود
جز يأس نيست کر و فر لاف زندگى
هر گه نفس بلند شود آه مى شود
روزى دو از تو شکوه طالع غنيمت است
اين عالم است کار که دلخواه مى شود
(بيدل) بناله خو کن و خواهى خموش باش
اينها فسانه ايست که کوتاه مى شود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید