شماره ٢٠٩: چندانکه خورد خون دل غم پيشه ببالد

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
چندانکه خورد خون دل غم پيشه ببالد
چون آبله در خوردمى اين شيشه ببالد
با حسن تردد ثمر عافيتى هست
در سايه خود خوابد اگر ريشه ببالد
گل کردن طول امل از قامت پيرى
نخليست که از آب دم تيشه ببالد
بى ناله ره شوق بمنزل نتوان برد
يارب نى مجنونى ازين بيشه ببالد
جولانگه اسرار معانيست عبارت
چندانکه پرى ناز کند شيشه ببالد
تا خجلت همت نشود حاصل آمال
تخمى مفشانيد کزو ريشه ببالد
(بيدل) بچه شوکت دهدم هستى موهوم
عرض سرموئى که در انديشه ببالد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید