شماره ٢٧١: خاک بودم آب گشتم گل شدم

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
خاک بودم آب گشتم گل شدم
عالمى گل کردم آخر دل شدم
غيرت حسن اقتضاى شرم داشت
ليلى بى پرده محمل شدم
تشنکام امن بودم زين محيط
خاک ماليدم بلب ساحل شدم
کس مباد آفت نصيب امتياز
سوختم تا شمع اين محفل شدم
جوهر تيغش پر طاوس داشت
رنگها گل کرد تا بسمل شدم
نغمه ها دارد مقامات ظهور
او غنا ورزيد و من سائل شدم
بس که کردم عقده اوهام جمع
خوشه اين کشت بيحاصل شدم
در من و او غير حق چيزى نبود
فرقى انديشيدم و باطل شدم
همچو اشکم لغزشى آمد به پيش
گام اول محرم منزل شدم
ناخن تدبير پيدا کرد وهم
(بيدل) اکنون عقده مشکل شدم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید