شماره ١٩٤: سرشک بيخودم عيش مى ناب دگر دارم

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
سرشک بيخودم عيش مى ناب دگر دارم
زمژگان تا چکيدن سير مهتاب دگر دارم
بتاراج تحير داده ام آئينه و شادم
که در جوش صفاى خانه سيلاب دگر دارم
گهى خاکم گهى بادم گهى آبم گهى آتش
چو هستى در عدم يک عالم اسباب دگر دارم
درين گلشن من و سير سجود ناتوانيها
که چون بيد از خم هر برگ محراب دگر دارم
نگاهم در نقاب حيرت آئينه مى بالد
چراغ بزم حسنم برق آداب دگر دارم
دماغ عرض بيتابى ندارد سرخوش حيرت
وگرنه در دل آئينه سيماب دگر دارم
زخون آرزو و صد رنگ ميبالد بهارمن
نهال باغ ياسم ريشه در آب دگر دارم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید