شماره ١٩٣: پيش آ که بخوانى رقم سينه ريشم

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
پيش آ که بخوانى رقم سينه ريشم
من نامه افتاده بخاک از کف خويشم
در پله همسنگى من دره گران است
خود را کم اگر نشمرم آخرز که بيشم
وارستگيم نشه کيفيتى انسى است
چون معنى بيگانه بطبع همه خويشم
تسليم سرشتان غم آفات ندارند
در خانه زنبور عسل پرور نيشم
صد طول امل پشم خيالست درينجا
زاهد نشوى غره که من صاحب ريشم
بر همزدن سلسله ريش محال است
عمريست که همصحبت خرس و بز و ميشم
جاى همه خاليست بچشم من حيران
از نيک و بدم نيست خبر آئينه کيشم
اين قافله گرد اثر غير ندارد
گر يکقدم از خود گذرم از همه پيشم
(بيدل) اگرم عيب کسى در نظر آمد
انصاف عرق گشت و کشيد آينه پيشم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید