شماره ٧٢٦: اى درد تو درمان من جان منى تو يا تنى

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
اى درد تو درمان من جان منى تو يا تنى
من خود که باشم من توام بى ما و من تو خود منى
کل وجود جودک من جودک موجودنا
با من مگو ترکى دگر تا کى منى و سن سنى
خلوت سراى چشم ما خوش گوشه آب روان
بر چشم ما بنشين دمى اى چشم ما را روشنى
هم سر توئى هم سر توئى هم مصر و هم شکر توئى
هم يوسف دلبر توئى هم شخص و هم پيراهنى
جان مغز بادام است و تن همچون شجراى جان من
تو در ميان جان و تن اى جان من چون روغنى
گر چه گداى حضرتم سلطان ملک همتم
ورچه فقير خدمتم هستم ز عشق تو غنى
سيد بجست و جوى تو گردد بهر در روز و شب
او در برون جوياى تو تو خود درون مخزنى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید