شماره ٧١٥: نعمت الله نمى شود فانى

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
نعمت الله نمى شود فانى
اين چنين دانى ار مسلمانى
عارف ار خرقه را بيندازد
نقش بندد خيال سبحانى
هر که او جان فداى جانان کرد
شايد ار گويمش که جانانى
يک حقيقت به هر زبان گويا
خوش کلامى بود اگر خوانى
سر زلفش اگر بدست آرى
جمع گردى ازين پريشانى
جام عين مى است و مى جام است
عجب است اين سخن اگر دانى
قول سيد شنو که توحيد است
چه کنى گفته هاى خاقانى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید