شماره ٦٤٦: بى درد دلى دوا نيابى

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
بى درد دلى دوا نيابى
نگذشته ز خود خدا نيابى
با ما ننشسته اى به دريا
شک نيست که عين ما نيابى
برخيز و بيا بجست و جو باش
از پا منشين تو تا نيابى
تا گم نکنى تو خويشتن را
گم کرده خويش وا نيابى
با خضر رفيق شو که بى او
آن آب حيات را نيابى
بر دار فنا برآ و خوش باش
بى دار فنا بقا نيابى
بيگانه ز خويش تا نگردى
چون سيدم آشنا نيابى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید