شماره ٥٤٩: مستانه ز خويشتن فنا شو

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
مستانه ز خويشتن فنا شو
رندانه بيا حريف ما شو
چون هستى اوست هستى ما
بگذر ز خودى و با خدا شو
بردار فنا برآ چو منصور
سردار سراچه بقا شو
چون اوست نواى بى نوايان
درياب نوا و بى نوا شو
در بحر محيط ما قدم نه
با ما بنشين و آشنا شو
تا چند بگرد بحر گردى
در بحر درآ و آشنا شو
ميخانه عاشقانه درياب
فارغ ز وجود دوسرا شو
سيد شاه است و بنده بنده
شاهى طلبى برو گدا شو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید