شماره ٥١٨: اين چشم تر دامن مدام آبى روان دارد بجو

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
اين چشم تر دامن مدام آبى روان دارد بجو
بنشين دمى بر چشم ما آن آب روى ما بجو
سرچشمه آب خوشى است در عين ما مى کن نظر
کاب زلالى مى رود از ديده ما سوبسو
رو را به آب چشم خود مى شو که تا يابى صفا
گر روى خود شوئى چو ما باشى چو ما با آبرو
موج و حباب و قطره را مى بين و در دريا نگر
با هر يکى يکدم برآ از هر يکى ما را بجو
ما آينه تو آينه يک رو نموده رو به ما
گر يک دو بنمايد ترا باشد دوئى از ما و تو
از گرمى ما خم مى در جوش آمد باز هى
وز آتش دلسوز ما هم جام سوزد هم سبو
اين قول مستانه شنو در بزم سيد خوش بخوان
رندى اگر يابى دمى اسرار رندان باز گو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید