شماره ٤٩٣: عالم منور است به نور حضور او

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
عالم منور است به نور حضور او
خوش روشن است ديده مردم به نور او
جام جهان نما است که داريم در نظر
در وى چو بنگريم نمايد ظهور او
ما و شرابخانه و رندان باده نوش
زاهد به فکر جنت و حور و قصور او
عشق آتش خوشى است که عود دلم بسوخت
خوشبو شده دماغ جهان از بخور او
مغرور بود عقل ولى عشق چو رسيد
مسکين زبون بماند و نماند آن غرور او
هر کس که دل به غير دلارام ما دهد
آن از کمال نيست بود از قصور او
سلطان به ملک و لشکر اگر شاد شد چه شد
سهل است نزد سيد رندان سرور او



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید