شماره ٤٨٧: کرمى کن بيا دمى بنشين

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
کرمى کن بيا دمى بنشين
يک نفس نزد همدمى بنشين
رند مست خوشى بدست آور
جام مى نوش و با جمى بنشين
در خرابات عشق مستانه
شاد برخيز و بى غمى بنشين
ذوق از زاهدان نخواهى يافت
با چنين طايفه کمى بنشين
با دل ريش پيش درويشى
به تمناى مرهمى بنشين
حاصل عمر ما دمى باشد
دم بوم در بيا دمى بنشين
نعمت الله را اگر جوئى
پيش رندى مکرمى بنشين



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید