شماره ٣٢٦: ما علم عشق بر ورق جان نوشته ايم

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
ما علم عشق بر ورق جان نوشته ايم
خوانيم اين کتاب و دگر هم نوشته ايم
با ما سخن مگو ز وجود و عدم که ما
عمرى است کز وجود و عدم در گذشته ايم
ما رهبران کوى خرابات وحدتيم
رندانه گرد هر در ميخانه گشته ايم
آدم بهشت هشت بهشت از براى دوست
ما از براى دوست دو عالم بهشته ايم
اين حرف خوب صورت و آن نقش پرنگار
بر لوح کائنات به ذوقش نوشته ايم
تخم محبتى که بود ميوه اش لقا
در جويبار ديده ما بين که کشته ايم
ما بنده ايم سيد خود را به جان و دل
سلطان انس و جن و امير فرشته ايم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید