شماره ١٨٢: گر مشکک را شکى باشد به يک

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
گر مشکک را شکى باشد به يک
کى موحد در يکى افتد به شک
ذوق بحر ما ز دريا دل بجو
يا درآ در بحر و ميجو از سمک
يک سبو پرآب و يک کوزه پرآب
آن يکى بسيار دارد اين کمک
در نمکسار خوشى افتاده يم
هرکه چون ما اوفتد گردد نمک
همدم جام مى ار باشى دمى
حاصل عمر عزيز است آن دمک
درد درد دل بود درمان ما
زخم تيغ عشق بر دل مرهمک
بزم عشاق است و سيد در نظر
مست و دلشاديم و فارغ از غمک



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید