شماره ١٧٩: اى گشته خجل از گل روى تو شقايق

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
اى گشته خجل از گل روى تو شقايق
حيران شده درنرگس چشم تو خلايق
بسيار بگشتيم بهر باغ و نديديم
سروى چو قدت رسته بر اطراف حدايق
اکنون که چمن غيرت گل زار جنان شد
رو باده گلگون طلب و يار موافق
از دامن خود دست مدار اى دل شيدا
باشد که ميسر شودت کشف حقايق
رندى که نهد پا به ره کعبه مقصود
واجب بود اول قدمش ترک علايق
اسرار مرا زاهد مخمور چه داند
دردى کش ميخانه کند حل دقايق
سيد سر خود گير که درعالم وحدت
مجنون همه ليلى شد وعذرا همه وامق



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید