شماره ١١٠: رند مستيم و عشق شورانگيز

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
رند مستيم و عشق شورانگيز
عقل مخمور گو ز ما پرهيز
ساقيا خم مى بيار آن دم
خم مى بر سر حريفان ريز
بر در مى فروش خوش بنشين
از سر کاينات هم برخيز
جاودان گر حيات مى جوئى
جان و جانان به همدگر آميز
گر حليمى تو بردبارى کن
بشنو از ما به اين و آن مستيز
بر سر خاک عاشقان چو رسى
آب ديده بخاک ايشان ريز
همچو فرهاد ميل خسرو کن
قصر شيرين بساز و هم شبديز
عشق شيرين گرش بود فرهاد
گو مترس از صلابت پرويز
عقل مخمور و دره عمرى
عشق سرمست و خنجر سر تيز
دامن سيدم به دست آور
به ازين نيست هيچ دست آويز



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید