مه نقاب آفتاب است اى پسر
آفتابى مه نقاب است اى پسر
شب چنين باشد ولى چون روز شد
روشن است و آفتاب است اى پسر
مى نمايد عالمى در چشم ما
چون حبابى پر ز آب است اى پسر
ساقى ما کرد ميخانه سبيل
لطف ساقى بى حساب است اى پسر
مير مستانيم و با ساقى حريف
اين سعادت زان جناب است اى پسر
گر بخوانى هفت هيکل نزد ما
حرفى از ام الکتاب است اى پسر
نعمت الله در خرابات مغان
عاشق و مست خراب است اى پسر