شماره ٧٦: پر کرده جزو لايتجزى کتاب ما

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
پر کرده جزو لايتجزى کتاب ما
در انتظار نقطه کم است انتخاب ما
هر دم زدن بوهم دگر غوطه ميزنيم
طوفان ندارد آفت موج سراب ما
گردى دگر بلند نميگردد از نفس
تعمير ميرمد زبناى خراب ما
فانوس جسم شمع هزار انجمن بلاست
مستى برون شيشه ندارد شراب ما
ايجاد ظرف کم چقدر ننگ فطرت است
ترشد جبين بحرز وضع حباب ما
قسمت زتشنه کامى گوهر کباب شد
در بحر نيز دست زنم شست آب ما
بر ما ستيزه در حق خود ظلم کردن است
آتش تاملى که نگريد کباب ما
صيدافگن از غرور نگاهى نکرد حيف
شد خاک بر زمين سرد و راز رکاب ما
صد دشت ماند ذره ما آنسوى خيال
آه از سياهى که نکرد آفتاب ما
زين قيل و قال در نفس واپسين کم است
خاموشى که ميدهد آخر جواب ما
آسوده ايم ليک همان پايمال وهم
مانند سايه زير سياهيست خواب ما
صد چرخ زد سپهر و زما نيستى نبرد
صفر دگر تو نيز فزا بر حساب ما
عمر شرار و برق بفرصت نميکشد
(بيدل) گذشته گيرد رنگ از شتاب ما



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید