شماره ٣٧٦: کسى از عمر برخوردار باشد
کسى از عمر برخوردار باشد
که از عشق نگارى زار باشد
هواى دلبرى ما پسند است
دو عالم را بهل زاغيار باشد
بغير عشق دل چيزى نخواهد
که غير عشق بر دل بار باشد
خلايق جمله در خوابند الا
دو چشم عاشقان بيدار باشد
ز کوى دوست مى آيد نسيمى
کسى يابد که او هشيار باشد
کسى را کو ز عشقى برد بوئى
چه پرواى گل و گلزار باشد
دلى را کو بود داغى ز عشقى
کيش با لاله يا گل کار باشد
کسى کو يافت ذوق لذت عشق
ز جنت گر زند دم عار باشد
بهشت ديگران گلزار باشد
بهشت ما رخ دلدار باشد
نعيم زاهدان حور و قصور است
نعيم عاشقان ديدار باشد
جحيم بى غمان دود است و آتش
جحيم ما فراق يار باشد
نه پيچم از بلاى دوست گردن
که در عشق امتحان بسيار باشد
کسى را ميرسد لاف محبت
که چشمش زار و دل افکار باشد
بهشت (فيض) باشد عشق جانان
ز اشگش تحتها الانهار باشد
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده