شماره ٢٨٣: حق را نميگويم بعام علم اين تقاضا مى کند

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
حق را نميگويم بعام علم اين تقاضا مى کند
آرم براى خام خام علم اين تقاضا مى کند
عامى اگر پرسد ز من عامى شوم من در سخن
گويم چرائى ناتمام علم اين تقاضا مى کند
برهان چو آرد پيش من برهان بود هم کيش من
حق را باو گويم تمام علم اين تقاضا مى کند
آيد چو از راه جدل باشد مرا هم اين عمل
برهان نيارم در کلام علم اين تقاضا مى کند
از نور مصباح يقين تا ره نه بينم مستبين
حاشا نهم در راه گام علم اين تقاضا مى کند
حرفى نيارم بر زبان از روى تخمين و گمان
مجزوم را سازم امام علم اين تقاضا مى کند
از عمر تا دارم نفس از ره نخواهم کرد بس
تا در جنان گيرم مقام علم اين تقاضا مى کند
سايل شوم بر هر درى پرسم ز هر واپسترى
شايد شوم از فيض عام علم اين تقاضا مى کند
(فيض) و ره افتادگى تحصيل علم و سادگى
بر ساده نقش آيد تمام علم اين تقاضا مى کند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید