شماره ١٤١: دلم پيوسته با مهرش قرين است

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دلم پيوسته با مهرش قرين است
محبت خاتم دلرا نگين است
سرم ويرانه گنج الهى
دلم ديوانه عقل آفرين است
دو عالم در سر من جاى دارد
نه پندارى وجود من همين است
گهى پرواز بالا آسمانم
اگر چه آشيان من زمين است
سر من کرسى سلطان عشق است
دل من معنى عرش برين است
فضاى سينه ام منزلگه دوست
درون اين صدف در ثمين است
چو با حق در سخن آيم کليمم
کلامم آن دم آيات مبين است
چو از حق دم زنم پرواز گيرم
مسيحم آندم اين تن مرغ طين است
بناى چشم بر جانم طلسميست
درون پيکرم گنجى دفين است
سرشت از مهر اهل البيت دارم
از آب کوثرم تخمير طين است
اگر بيگانگان حرفم نفهمند
بنزد آشنايان مستبين است
اگر بر (فيض) بارد دم بدم فيض
عجب نبود که با حق همنشينست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید