شماره ٧٢: اى آنکه توئى قبله ارباب کياست

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى آنکه توئى قبله ارباب کياست
چون تو نبود راهنمائى بنفاست
گر دعوى دانش کنى از بهر مباهات
تسخير نموده است ترا حب رياست
اى سايس اغيار بتعليم و هدايت
نفس دغلت را نکنى هيچ سياست
اى حارس بيگانه ز انواع جهالت
خود را نکنى هيچ ز ابليس حراست
عيب جلى خويش نه بينى بدو ديده
عيب خفى غير بيابى بفراست
گوئى همه را درس بقانون و اشارات
خود هيچ شفائى نبيابى ز دراست
تمييز شريفان و خسيسان ز تو پرسند
از نفس شريفت نکنى دور خساست
باطن همه آلوده بانواع رذايل
پاکيزه کنى ظاهر خود را ز نجاست
بينى بدى از کس نکنى صبر بر اخفا
ور نيک عداوت کنى از رشک و نفاست
گوئى همه جا عيب کسانرا بعلالا
در خويش نه بينى شره و بخل و شراست
اصلاح خود اوليست ز دلها خبرت نيست
در کار کسان کار مفرماى کياست
هر تخم که کارى ثمر آن دروى (فيض)
ميکن بنکوکارى انواع غراست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید