شماره ٧٨٣: هيچ جا از خوشى آثار نمانده است امروز

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
هيچ جا از خوشى آثار نمانده است امروز
خير در خانه خمار نمانده است امروز
پرده خواب گرفته است جهان را چون ابر
اثرى از دل بيدار نمانده است امروز
نيست يک چهره شبنم زده در ساحت باغ
شرم در ديده گلزار نمانده است امروز
دل غمگين به چه اميد شود گوشه نشين ؟
فيض در کنج لب يار نمانده است امروز
نيست در زلف دلاراى صنم کوتاهى
کمرى لايق زنار نمانده است امروز
چه خيال است که در صومعه هابتوان يافت
در خرابات چو هشيار نمانده است امروز
صدف آن به که بسازد به جگر سوختگى
جود در ابر گهر بار نمانده است امروز
پير کنعان نکشد سر به گريبان،چه کند؟
يوسفى بر سر بازار نمانده است امروز
چه توقع ز لب خشک صدف بايد داشت؟
آب در گوهر شهوار نمانده است امروز
همدمى کز سر اشفاق بگيرد يک بار
خبرى زين دل بيمار، نمانده است امروز
سبحه را کيست که خاک مذلت گيرد؟
حرمت رشته زنار نمانده است امروز
غير صائب که دمى مى زند از سوز جگر
اثر از گرمى گفتار نمانده است امروز



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید