شماره ٧٦٩: درتن خود يک هدف واراستخوان دارم هنوز

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
درتن خود يک هدف واراستخوان دارم هنوز
نسبت دورى به آن ابروکمان دارم هنوز
گرچه از بيمارى دل رنگ بررويم نماند
يک دوجنگ روبروباز عفران دارم هنوز
چشم تابازست راه گفتگو مسدود نيست
از زبان افتاده ام اما زبان دارم هنوز
جوش گل پرکرد جيب رخنه ديواررا
دست خالى من به پيش باغبان دارم هنوز
گر چه چون منقاراوقاتم به ناليدن گذشت
ناله اى سربسته درهراستخوان دارم هنوز
چون گل رعنا بهارم باخزان آميخته است
درحريم وصل ازهجران فغان دارم هنوز
گر به ظاهر چون شراب کهنه افتادم زجوش
دربهارفکر،جوش ارغوان دارم هنوز
گرچه برچشمم سفيدى پرده نسيان کشيد
از نسيم مصرچشم ارمغان دارم هنوز
چون ميان خانه بردوشان توانم سبز شد؟
مشت خاشاکى گمان درآشيان دارم هنوز
گرچه صائب گرد غم از خاطرم هرگز نشست
آرزوى زنده روداصفهان دارم هنوز



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید