شماره ٦٦٢: نسخه کفر از آن زلف پريشان بردار

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
نسخه کفر از آن زلف پريشان بردار
چون به اين حلقه درآيى دل از ايمان بردار
از جگرسوختگان خشک گذشتن ستم است
توشه آبله اى بهر مغيلان بردار
سوزن لنگر عزم سفر عيسى شد
خس و خاشاک تمنا زره جان بردار
بر دل تازه خيالان مخور از زخم زبان
از ره نوسفران خار به مژگان بردار
چشمه خون ز دل سنگ گشودن سهل است
نامه درد مرا مهر ز عنوان بردار
شاهى و عمر ابد هر دو به يک کس ندهند
اى سکندر طمع از چشمه حيوان بردار
از شکرخنده ات اى صبح، حلاوت رفته است
نسخه اى تازه ازان چاک گريبان بردار
از صدف تا کف خود بحر گشوده است ،اى ابر
تخم اشگى بفشان، گوهر غلطان بردار
حسن اهليت و صورت نشود باهم جمع
نظر از صورت بى معنى خوبان بردار
صائب از سورمه توفيق نظر روشن کن
بعد ازان کام دل از سير صفاهان بردار



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید