شماره ٦٢٧: اى ز رويت هرنگاهى راگلستان دگر

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
اى ز رويت هرنگاهى راگلستان دگر
دردل هر ذره اى خورشيد تابان دگر
واى برمن کز غرور حسن هر چين مى شود
گوشه ابروى او راطاق نسيان دگر
بيقرارى هرکه راپيچد بهم چون گردباد
مى کند هرلحظه جولان دربيابان دگر
لامکانى شو که تبديل مکان آب و گل
نقل کردن باشداز زندان به زندان دگر
صبر بر زخم زبانها کن که هر زخم زبان
کعبه دل را بود خار مغيلان دگر
ازجگر خوردن نمى دارند سيري، گرشود
اشک ريزان ترا هرقطره دندان دگر
عالمى چون سير چشمى نيست درملک وجود
هست هر مورى درين وادى سليمان دگر
از سر خوان فلک برخيز کاين باريک بين
مى شمارد لب گزيدن را لب نان دگر
نيست دربيدارى من صرفه اي، صائب که هست
نسخه تعبير من خواب پريشان دگر



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید