شماره ٣٤١: سيرى ز تپيدن دل بيتاب ندارد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
سيرى ز تپيدن دل بيتاب ندارد
آسودگى اين قطره سيماب ندارد
بر صاف ضميران سخن سخت گران نيست
پرواى شکست آينه آب ندارد
شبنم چه طراوت دهد اين لاله ستان را
سيرى جگر سوخته از آب ندارد
بيدار نگردد دل غافل به نصيحت
ازخار حذرپاى گرانخواب ندارد
با جبهه وا کرده چه سازد غم عالم
ساغر خطر از زور مى ناب ندارد
از خال نگرديد فروغ رخ او کم
از داغ حذر لاله سيراب ندارد
چون موج رود آن که درين بحر سراسر
مسکين خبراز عقده گرداب ندارد
ماهى چو زند برلب خود مهرخموشى
انديشه ز گيرايى قلاب ندارد
از نقش ونگارست دل حق طلبان پاک
ديوار حرم صورت محراب ندارد
همصحبتى ساده دلان صيقل روح است
بر در زن ازان خانه که مهتاب ندارد
گشته است زبس محو مسبب نظر او
صائب خبر از عالم اسباب ندارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید