شماره ٢٩٨: از خط گرفته آن مه تابان نمى شود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
از خط گرفته آن مه تابان نمى شود
اين مور بار دست سليمان نمى شود
بر روى خويش تيغ چرا مى کشى عبث
اين دل سيه به تيغ مسلمان نمى شود
از ماهتاب خواب سبک مى شود گران
موى سفيد مانع عصيان نمى شود
سامان پذير چون شود از تاج زرنگار
از داغ هر سرى که به سامان نمى شود
آن را که دستگاه سخاوت بود وسيع
دلتنگ از فضولى مهمان نمى شود
اين تنگيى که در دل من خانه کرده است
قانع ز من به چاک گريبان نمى شود
پرواى حرف پوچ ندارند بيخودان
دست ز کار رفته مگس ران نمى شود
طوطى ز معنى سخن خويش غافل است
هر کس سخنورست سخندان نمى شود
هر دل که داغ حسن گلو سوز تشنگى است
منت پذير چشمه حيوان نمى شود
با چار موجه مشت خسى چون طرف شود
صائب حريف شورش دوران نمى شود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید