شماره ٢٨٧: از حسن نوخطان دل ما تازه مى شود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
از حسن نوخطان دل ما تازه مى شود
داغ کهن ز مشک ختا تازه مى شود
هرچند کهنه مى شود آن نخل دلپذير
پيوند مهربانى ما تازه مى شود
از استخوان سوخته تازه روى عشق
چون مغز، استخوان هماتازه مى شود
عاقل به زير دار نفس راست چون کند
اندوه من ز قد دوتا تازه مى شود
خونابه اش به صبح قيامت شفق دهد
داغى که از ترانه ما تازه مى شود
چندان که همچو کاه شود بيش کاهشم
اميد من به کاهربا تازه مى شود
نفس خسيس گشت ز پيرى خسيس تر
از رخت کهنه حرص گدا تازه مى شود
چون داغ تخم سوخته کز ابر تازه مى شود
صائب ز باده کلفت ما تازه مى شود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید